هنرستان



خاتم کاری

 

هنرهای سنتی ایران، هنرهای اصیل مردمی و نشات گرفته از فطرتی پاک است که از دیر باز در تمامی شئون زندگی مردم رسوخ کرده و به صورت جزئی تفکیک ناپذیر درآمده اند.

این هنرها، از گذشته دور تا کنون، بدون تغییرات زیاد باقی مانده اند و اگر به آنها توجه نشود رفته رفته به بوته فراموشی سپرده خواهند شد.

 

خاتم سازی

خاتم سازی یکی از هنرهای با ارزش شرق است. از گذشته خاتم سازی اطلاعات زیادی در دست نیست، زیرا مواد اولیه خاتم اکثرا چسب و چوب است و این دو ماده بر اثر مرور زمان از بین می روند. با این همه در اماکنی که جنبه تقدس داشته و در نتیجه از آنها به خوبی نگه داری شده، به خاتم هایی بر می خوریم که قدمت دویست تا سیصد ساله دارند.

مهمترین مرکز خاتم سازی جهان امروز، ایران است. هر چند در کشورهای هندوستان، سوریه، عراق و فلسطین نیز هنر خاتم کاری وجود دارد، اما به قدمت و ظرافتی که در ایران انجام می شود نیست، در حقیقت این هنر ویژه ایران است. خاتم های ایران در نمایشگاههای جهانی و بین المللی، همواره در رده اول و ممتاز بوده است.

 

در موزه های جهان، انواع مختلف خاتم های مرغوب ایران وجود دارد؛ از جمله تخته شطرنج خاتم کاری شده ای که در موزه "بناکی" در شهر آتن نگه داری می شود و در زمره بهترین نمونه خاتم عصر صفوی است. شاید بهترین نمونه این هنر در عصر حاضر، میز خاتمی است که در نمایشگاه بروکسل - سال ۱۹۵۸- مدال طلا را نصیب خود کرد. در هنر خاتم سازی از چوبهای گوناگون از قبیل عاج، استخوان، برنج و گاهی طلا و نقره استفاده می شود.

 

 

ابتدا چوب، استخوان یا ف را به صورت منشورهای مثلث القاعده می برند و آنها را بنحوی کنار هم قرار می دهند که برش عرضی آنها دارای اشکال هندسی منظم باشد، زیرا شکل عمومی بیشتر خاتم ها را نقوش هندسی تشکیل می دهد.

 

بعد این برش ها را در کنار هم و بوسیله سریشم ، روی ورقه نازکی از چوب، می چسبانند و نهایتا ورقه را بر اشیاء گوناگونی مانند میز، صندلی، جعبه، قاب و غیره می نشانند. اخیرا خاتم های خطی نیز ساخته می شود که در آن کلماتی مانند اسماء خداوندی بعنوان نقش ظاهر می شوند.

 

در خاتم های گرانقیمت، قسمت های فی خاتم از طلا یا نقره تشکیل میشود و به جای استخوان در ساخت آنها عاج به کار می رود. مرغوبترین انواع خاتم، به "پره وارو" و "سیم دار" مشهور است. این هنر از دویست سال پیش تا کنون بدون تغییرات زیاد باقی مانده و نمونه کارهای قدیمی و معاصر تفاوت چندانی باهم ندارند.

 

خاتم کاری

 

 

 

مواد و مصالح خاتم سازی


چوب

چوب فوفل، آبنوس، عناب، شاه چوب، آزاد، بقم، نارنج و چوب شمشاد.


ف

مفتول های طلایی یا نقره ای، مس، برنج، آلومینیوم.


استخوان

استخوان ساق پا و دست شتر یا اسب، عاج فیل، استخوان مصنوعی


رنگ سبز

این رنگ از ترکیب نشادر، براده مس و سرکه تهیه می شود. استخوان های بریده شده را در ظرف حاوی محلول رنگی می ریزند و مدت شش ماه در معرض نور خورشید قرار می دهند. امروزه از آنجائیکه تهیه استخوان شتر مشکل است، از چوب نارنج به جای استخوان شتر استفاده می کنند و برای رنگ کردن آن، از رنگ سبز مخصوص رنگرزی پشم استفاده می کنند.

وسایل و ابزار خاتم سازی عبارتند از: رنده، تنگ، اره، سوهان، پرگار، گونیا، چکش، گازانبر، مغار، پرس.


روغنکاری خاتم

اصولا سطح یک خاتم به دو علت روغن زده می شود : براق شدن خاتم و حفاظت آن در مقابل رطوبت، گرما و سرما. در گذشته برای این کار روغن جلا یا سندلوس ( شیره درخت کاج ) به کار می رفت. بعد ها از روغن هاویلوکس استفاده شد و امروزه از پلی استر استفاده می کنند.

خاتم از نظر گل تنوع زیادی دارد، از میان آنها می توان به: خاتم پره وارو، پره ای، ابری، نه گلی لایه دار، شش و لوز، بته جقه ای، خیابانی، طاقی، قمی، جناقی و خاتم دورنگ اشاره کرد. از انواع حاشیه نیز می توان حاشیه شش گلی، جویی، بازوبندی، طوره دار، شمسه دار و حاشیه تخمه دار را نام برد

 

هنرستان

 هنر تزئین بوسیله خط

▪ چرا خارجیها بدون آنکه اطلاعی از زبان فارسی داشته باشند صفحات خوشنویسان ما را می‌خرند؟

▪ چگونه ذوق لطیف ایرانی خط را به عنوان یک عامل تزئینی مورد استفاده قرار داده است؟

در تمام دنیا خط وسیله أی برای فهماندن مطالبیست که در مغز انسان خطور میکند. در کشور ما که همه چیز را با شعر و هنر همراه می کنیم خط را نیز به صورت یک رشته هنری بسیار زیبایی درآورده‌ایم بطوریکه اشخاصی مانند هلندی‌‌ها و فرانسوی‌ها یا آمریکائی‌ها، که کوچکترین اطلاعی از خط ما ندارند ، صفحات خوشنویسان ما را به قیمتهای گزاف میخرند و آنها را زینت خانه‌های اروپائی و آمریکائی خود می‌نمایند .

در عهد اشکانیان و ساسانیان هنرمندان ایرانی برای تزئین در و دیوار کاخ های امرا و پادشاهان از گچبریها استفاده میکردند.
نمونه‌هائی از این گچبریها در خرابه های تیسفون پیدا شده و به موزه برلن نقل گردیده. تعدادی دیگری نیز در خرابه‌های شهر آشور از زمان اشکانیان کشف گردیده. در موزه ایران باستان نیز مقداری گچ‌بری که از کاخی از عهد ساسانیان در دامغان کشف گردیده، محفوظ میباشد .این گچبریها نشان میدهد که در عهد اشکانیان و ساسانیان هنرمندان ایرانی از ایجاد نقوش هندسی و مصنوعی لذت می‌برده‌اند. و به اصطلاح نقاشان امروزی «آبستره» کار میکرده‌اند.

اگر می‌بینیم پس از انقراض دولت ساسانی برای تزئین دیوار کاخهای امرا و بزرگان خط جای نقوش هندسی را گرفت برای این نیست که دین اسلام راجع با‌ین موضوع دستوری داده باشد، بلکه فقط برای است که هنرهای تزئینی کشور ما بدون توجه به تغییرات ی و مذهبی راه تکامل خود را می‌پیموده است و هنرمندان ما در نتیجه آشنائی با خط عربی این فکر بنظرشان رسید که میتوانند از آن برای تزئین دیوارهای خود استفاده کنند و شاید از نقش خطوط هندسی و آبستره خسته شده بودند و مترصد بودند که موضوع تازه‌ای برای تزئین دیوارهای خود پیدا کنند و این موضوع تازه را در خط عربی یافتند. چون کلمه فرانسوی «آبستره» امروزه در میان مردم معمول شده در اینجا بکار برده شده و مقصود از نقش «آبستره» نقشی است که برای ایجاد آن از طبیعت تقلید نشده و به هیچ چیزی در طبیعت شبیه نیست جز به خطوط منحنی یا شکسته‌ای که نماینده خیال و فکر هنرمند است.

شاید بتوان کلمه «آبستره» را به واژه‌های معنوی یا غیر مادی یا مصنوعی و تخیلی ترجمه کرد.
موضوع مهم این است که این نقش «آبستره» یا خیالی و مصنوعی زائیده فکر هنرمندان ایران است و تحولاتی که در دوره اسلامی پیدا کرده به هیچ وجه مربوط بدین اسلام نیست.

مثلا نقش قالی از ابتدا در ایران خیالی و مصنوعی بوده. در حقیقت قالی‌باف خواسته است روی قالی خود باغ و درختان و گل بلبل را نشان دهد و بجای آن مقداری خطوط منحنی و شکسته را طوری نشان داده و به طریقی رنگ آمیزی نموده که برای چشم لذت واقعی دارد. در باره خط نیز همین رویه انجام گرفته و آنرا برای استفاده در تزئینات بکار برده اند.

 هنر تزئین بوسیله خط

 

روی نوشته‌های آرامگاه داریوش اول در نقش رستم آثاری از رنگ آبی لاجوردی دیده شده و این نشان میدهد که در اصل این نوشته‌ها رنگ آبی داشته اند.
میگویند کتاب اوستا روی پوست گاو با خط زرین نوشته شده بود. کتب مانی نیز طبق گفته محققان اوایل دوره اسلامی با خط زرین نوشته میشده.
یکی از قدیمیترین نمونه خط کوفی گل‌دار که در کشور ما وجود دارد، و به خوبی نشان میدهد چگونه از خط برای تزئین بنا استفاده شده، نوشته‌های مسجد جامع نائین که به تاریخ ۲۸۸ هجری مورخ میباشد.
در این نوشته‌ها ابتدا و انتهای حروف با نقوشی شبیه به برگ خرما تزئین شده و با‌ین طریق خواندن آن کار آسانی نیست.

 

▪ کتیبه مسجد نائین به طریق زیر خوانده میشود :


امن با لله و الیوم.
دویست سال بعد در مسجدی در زنگبار که بوسیله ایرانیانی که با آن کشور مهاجرت کرده بودند ساخته شده، همین کتیبه با تزئینات بیشتر و پیچ و خم های زیادتر، زینت دیوار گردیده. خواندن کتیبه زنگبار بسیار مشکل تر از قرائت کتیبه نائین است و تحول خط کوفی را در عرض دو قرن نشان میدهد.

تقریبا یکصد سال بعد از مسجد زنگبار در روی دیوار برجی که بافتخار سلطان مسعود سوم (۴۶۲-۵۰۷ هجری) ساخته شده کتیبه زیبائی، مخلوط با نقوش هندسی، به شیوه کاخ اشکانی در مشطه روی آجر تراشیده شده. که بمنزله یکی از شاهکارهای هنر خط نویسی روی ابنیه می‌باشد و قابل مقایسه با کتیبه مدرس نظامیه در خار گرد است که بنام نظام الملک ساخته شده.

در عهد اشکانیان و ساسانیان تزئینات دیوارها و درهای کاخها روی گچ تراشیده می‌شد. در دوره اسلامی نیز سوره های قرآن یا نام سازندگان مساجد یا تاریخ بنای آن روی گچ تراشیده شد بنابراین در سبک کار تغییری حاصل نشد. فقط موضوع تزئینات عوض شد. این مطلب از مقایسه نوشته های جامع نائین با تزئینات کاخ تیسفون یا «مشطه» بخوبی معلوم میگردد. این شیوه خط نویسی با تراش آجر کاملا متناسب بود و طبعا خطوط بصورت افقی یا عمودی در میآمدند و در کتیبه‌ها خط منحنی دیده نمی‌شد. نظایر این خطوط در قرن سوم هجری در روی بشقابهائی از نیشابور بدست آمده و نمونه های متعدد از آن در موزه ایران باستان موجود است.

خط بشقابی که در شکل مقابل دیده می‌شود به طریق زیر خوانده می‌شود «الحلم اوله مرمذاقته لکن آخره احلا من العسل»و در نمونه دیگری «لصاحبه برکه و یمن و سرور».
بنابراین هنرمندان ایرانی از خط عربی با انواع مختلف در روی دیوار مساجد و سر درها و درهای چوبی و بشقابهای سفالین و اشیاء دیگر استفاده نموده آنرا بصورت تزئین زیبائی در آورده اند و این یکی از خصوصیاتی است که هنر ایران را از هنر کشورهای دیگر اسلامی متمایز می‌نماید.


هنرستان

آینه کاری

 

آینه‌کاری نوعی تزیین داخلی ساختمان، با چسباندن قطعه‌های کوچک آینه به شکل‌های هندسی و گل و بته‌های مختلف است.

 

در هنر آینه‌کاری ، هنرمند آینه‌کار با استفاده از شیشه و برش آن به اشکال متنوع، فضایی درخشان و زیبا در بناها می‌آفریند که از بازتاب نور در قطعات بی‌شمار آینه تشعشع، درخشش و زیبایی در تزیینات بناها ایجاد می‌شود و پوششی بسیار مناسب و زیبا برای تزیین بنا از نظر استحکام و دوام است.

 

آینه‌کاری یکی از شاخه‌های هنرهای تزیینی ایران است و از ابتکارهای ویژهٔ هنرمندان ایرانی به شمار می‌آید و در دوره ساسانیان رایج بوده است.

 

از آیینه کاری های بجا مانده می توان بنای دیوانخانهٔ شاه طهماسب صفوی (۹۳۰ - ۹۸۴ق‌/ یا ۱۵۲۴ - ۱۵۷۶م‌) در قزوین را نام برد.آب و آینه در فرهنگ ایرانیان نماد پاکی و روشنایی، راستگویی و صفا بوده‌اند و به احتمال زیاد کاربرد آن در معماری نیز همین معنا را دارد.

 

علاوه بر این ریشه‌های اقتصادی آینه‌کاری را نباید فراموش کرد. در سده ۱۰هجری قمری آینه از اروپا به ویژه از ونیز به ایران وارد می‌شد و بخشی از این آینه‌ها هنگام جابه‌جایی در راه می‌شکست. هنرمندان ایرانی برای بهره‌گیری از قطعات شکسته راهی ابتکاری یافتند و از آن ها برای آینه‌کاری استفاده کردند و آینه‌کاری ظاهراً با کاربرد آنها آغاز شد.

 

آینه کاری در آغاز با نصب جام‌های یک پارچه آینه بر بدنه بنا شروع شد. نه تنها درون بنا بلکه دیوارهای ستون‌دار عصر صفوی نیز با آینه‌های بزرگ تزیین شد.

 

مصالح و مواد مورد استفاده در هنر آینه کاری عبارتند از: آینه چسب یا بُنکس (در اصطلاح چسب چوب را گویند)، سریش و گچ نرم. ابزارهایی که در هنر آینه کاری استفاده می‌شوند عبارتند از: قلم طراحی، خط کش چوبی برای خط اندازی روی شیشه، میز زیر دست، الماس آینه بر و تنها ابزاری که در نصب آن به کار برده می‌شود کاردک است .

 

آینه کاری

آینه کاری در آغاز با نصب جام‌های یک پارچه آینه بر بدنه بنا شروع شد                        

 

شیوه اجرای کار در آینه‌کاری این گونه‌است که نخست، طرح مورد نظر توسط طراح، معمار یا شخص آینه کار آماده می‌شود سپس کاغذ طراحی شده را سوزنی می‌کنند و برسطح کار می‌گذارند و روی آن گرده زنی می‌کنند. پس از آن از روی طرحی که به وسیله گرده بر دیوار منتقل شده، هنر آینه کاری را به وسیله چسباندن قطعات آینه روی دیوار با گچ و سریش به انجام می‌رسانند.

 

در سطوح آینه کاری زمینه کار دارای نقوش یا خطوط برجسته یا فرورفته‌است زمینه کار توسط یک فرد گچ‌بر مشابه طرح آینه کاری آماده شده، سپس قطعات آینه به وسیله آینه بر یا آینه کار در اندازه و اشکال مورد نظر با الگویی مقوایی برش داده شده (بدون انکه آنها را از هم جدا سازند) آماده می‌شود.

 

آنگاه آینه چسبان به وسیله خمیری که مرکب از گچ و سریش است قطعات آینه را براساس طرح به وسیله فشار آوردن دست به محل برش آن‌ها روی گچ کشته بر سطح کار می‌چسباند و با فشار دست برجستگی و فرورفتگی مورد نظر را ایجاد می‌کند، سپس نقوش دلخواه و مورد نظر را پدیدار می‌سازد در خاتمه آینه پاک کن سطح کار را پاک کرده، براق می‌کند.

 

اجرای طرح روی کاغذ پس از تشخیص ابعاد و تقسیم‌بندی گره محاسبه می‌شود سپس هر گره را در خود خرد کرده و به وسیله آینه‌های حمیل یک سانتیمتری که در اطراف نقش گره چسبانده می‌شود، گره اصلی نمایان می‌شود.

 

در داخل لقاط گره نقوش ویژه طراحی شده مثل نقوش اسلیمی، گل و برگ و پرنده و غیره را اجرا می‌کنند و افزون بر آن قسمت آینه بری به وسیله آینه‌های رنگی و برش آینه به صورت محدب که به نام کُپ بری (آینه محدب) معروف است، طرح لازم را آماده کرده و به عنوان مثال در طرح درخت انگور الوان، سیاه و یاقوتی که هم رنگ و هم ابعاد آن مشخص است، شبیه اصل درخت طراحی می‌کنند و آینه محدب را بر اساس طرح آماده با گچ بر سطح کار می‌چسبانند.

 

سپس لایه گچ نرم در قطر حدود سه میلی‌متر بر آخرین سطح بر جسته مالیده می‌شود و پس از آن شیشه‌های محدب ساخته شده را خرد کرده و با انواع آینه‌های رنگی به کار می‌برند. در مورد طرح‌های گیاهی و اسلیمی و قواره سازی، مانند معرق‌کاری برای تمام نقوش، الگو تهیه کرده و پس از برش آینه با الماس، به کمک سنگ، لبه‌های آن را گرد می‌کنند. ضخامت مطلوب آینه برای آینه کاری یک میلی‌متر است، اما تا ضخامت دو میلی‌متر یا بیشتر نیز به کار برده شده‌است.

 

از آنجا که واردات آینه گران قیمت و شکننده بود، استادکاران ایرانی از مدت‌ها پیش به ساخت آینه‌های قلع و سیمابی می‌پرداختند. بعدها جیوه دادن آینه تغییر کرد و آب مقطر و "نیترات دراژن"(سنگ جهنم ) به کار بردند. این آینه چندان که باید شفاف نبود، از این رو در عمده آستانه‌ها و اماکن متبرکه آینه‌های بلژیکی به کار برده شده‌است.


هنرستان

ملیله دوزی

 

 

ملیله به دوخت هایی اطلاق می شود که از مفتول های طلایی، نقره و آلیاژهای مختلف که به شکل فنری در آمده اند، برای تزئین سطح پارچه استفاده می شود. ملیله بر خلاف نخ های سرمه قابلیت انعطاف ندارد و براثر کشش زیاد از فرم خود خارج می شود.

 

برای آماده کردن پارچه یک قطعه متقال یا کتان به اندازه مخمل یا ترمه ای که می خواهند بر آن ملیله دوزی کنند، می برند و با قلم موی پهن به تمام نقاط آن به طور یک نواخت محلول غلیظی از سریش و آب مالیده، مخمل یا ترمه را روی آن قرار می دهند و با دست چند مرتبه روی آن می کشند تا صاف شود و به پارچه زیرین متقال یا کتان بچسبد.

 

پس از آن که پارچه ها خشک شد نقش هایی را که قبلا آماده شده است، روی پارچه مخمل یا ترمه منتقل می کنند یعنی دور کار را ملیله می دوزند و ملیله را کاملا با نخ و سوزن محکم می کنند. سپس به توردوزی می پردازند و داخل نقش را ملیله می دوزند و این کار را ادامه می دهند تا تمام نقش با ملیله پر شود. در قسمت های اصلی و برجسته نقشه، ابتدا مقداری پنبه به اندازه گل یا بوته تکه تکه می کنند و روی قسمت های مورد نظر قرار می دهند و آن را با نخ ساده روی پارچه می دوزند و سپس آن را ملیله دوزی می کنند.

 

 

در دوران حکومت ساسانیان برای زینت دادن به لباس های رسمی لشگری و کشوری از ملیله دوزی استفاده می شده است.نمونه بسیار زیبایی از دوخت ملیله، روی مخمل دست باف می باشد که در حال حاضر در موزه آستان قدس رضوی نگه داری می شود. این نوع رودوزی در اکثر نقاط کشور رواج دارد. روش نگه داری آن حفاظت از رطوبت مداوم، حرارت و آتش، اشعه مستقیم و مداوم خورشید، سفیدکننده های شیمیایی و اشیای برنده است و برای شست و شوی آن می توان از آب و صابون و شوینده های معمولی و غیر اسیدی استفاده کرد.

 

قدمت اين دوخت با شواهد تاريخ و اشيا به دست آمده از حفاريها به 2500 الي 3000 سال پيش مي رسد . هنر زري دوزي و دوختن نقشها و خطوط موازي با زري، بر روي شلوارها در زمان هخامنشيان معمول بوده است لكن آنچه دقيقا گوياي مليله براي تزئين لباس ها و پارچه ها مي باشد، تكه هائي است كه در ناحيه لولان در منتهي اليه شرق ايران كنوني بدست آمده است . اين نمونه ها چند تكه مليله دوزي و قلابدوزي است كه در حفاريها كشف شده است و به نظر مي رسد كه مربوط به دوره اشكانيان باشد.

 

 

ملیله دوزی

 

 

در اين نمونه نقش يك درخت مو مليله دوزي ديده مي شود كه داراي شاخه هاي پيج در پيچ است و قسمتهاي باز را برگ و انگور پر كرده است . اين هنر زيبا و ظريف با گذشت زمان، دوران تكاملي را نيز طي كرده و هنرمندان، اين نمونه از سوزن دوزي را با دانه هاي مرواريد همراه كردند


هنرستان

آشنایی با هنر مرصع کاری

 

 

یکی از شاخه های صنایع دستی سنگی مرصع کاری است . مرصع به معنی آنچه با جواهر تزئین شده باشد، است.(جواهر نشان)هنر مرصع کاری عبارت است از نشاندن جواهر(سنگهای قیمتی ونیمه قیمتی)بر روی ظروف ، زیور آلات و اشیاء تزئینی دیگر .

 

تاریخچه


از هزاران سال پیش ساخت زیور آلات و یا ظروف تزئینی و نشاندن نگین بر روی آنها در ایران رایج بوده است. آثاری چون جام ها، کاسه ها و زیور آلاتی جواهر نشان که مربوط به دوره های هخامنشیان،اشکانیان،ساسانی ان و . می باشد گواه این امر است که هنرمندان از هزاران سال پیش در زمینه نشاندن سنگ های قیمتی و نیمه قیمتی بر روی این اشیاء تبحر داشته اند.
بازمانده اصیلی از آن روزگار شاید زیور آلاتی باشد که ن قبایل چادر نشین مختلف و ن روستایی از آن استفاده می کردند. اغلب این زیور آلات دارای تزئیناتی زیبا از سنگ های زیبا و درخشان هستند. سنگ هایی چون عقیق جگری و فیروزه و .

 

مواد اولیه


مواد اولیه این هنر انواع سنگهای قیمتی و نیمه قیمتی از قبیل زمرد ، الماس ، فیروزه ، یاقوت ، عقیق ،یشم میباشد

 

ابزار وتجهیزات


تعدادی از ابزار كار به این شرح است :
1- قلم انگلا ( برای قلم زنی )
2- قلم چنگ خواباندن
3- گوار سه غلطان (ابزاری که با غلتاندن آن بر روی طلا یا نقره ، قسمت بالای دیواره ای که اطراف نگین را گرفته بر روی نگین می خوابد و باعث مهار شدن نگین در جای خود می شود
4- سمبه
5- ماردالا ( ابزاری كه كاربردی شبیه چكش دارد . )
مراحل تولید
در روزگار ما از هنر مرصع کاری بیشتر در ساخت زیور آلات استفاده می شود، به همین دلیل هنرمند مرصع کار ، فعالیت خود را پس از آماده شدن زیور آغاز می کند .
گذاشتن سنگ بر روی طلا یا نقره (یا فات مناسب دیگر ) به چهار روش صورت می پذیرد :
1-ریلی
2-قلم خور
3-كاسه ای
4-چنگی

 

 

آشنایی با هنر مرصع کاری

 

سپر نادر شاه افشار
از پوست کرگدن ساخته شده و بعد از استفاده او در جنگ ها ،مرصع کاری شده است

روشهای نصب سنگ های قیمتی ونیمه قیمتی بر روی زیورآلات غالبا به نحوه ساخت آن زیور بر می گردد. در واقع ابتدا سازنده زیور آلات ، جای مخصوص به سنگ مورد نظر را خالی می گذارد و آنگاه هنرمند مرصع کار برای نشاندن سنگ اقدام می کند . در روش ریلی ، بر روی طلا یا نقره جای ریل مانندی برای نگین (سنگ مورد نظر ) خالی است که پس از آنکه مرصع کار سنگ را در این محل جای داد، با سمبه وضربه ابزاری چکش مانند ، ف اطراف نگین را به آ ن نزدیک می کند . در روش قلم خور حفره ای مخروطی برای نگین تعبیه شده که مناسب نگین های است که تراش مخروطی (مارکیز ) دارند.پس از جا انداختن نگین در جا ی مورد نظر با استفاده از قلم ، مقداری از طلا یا نقره مورد نظر به سمت نگین هدایت می شود و در واقع روی نگین می خوابد .

در روش کاسه ای و چنگی نیز با توجه به فضای کاسه مانندی که برای نگین در نظر گرفته شده است ، ابتدا نگین در جای خود قرار می گیرد ، سپس یا چنگهایی از طلا یا نقره دور آن را می گیرد (روش چنگی ) ویا با استفاده از سوهان مقداری از فآن زیور روی سنگ خوابانده می شود و در این حالت نگین در جای خود ثابت می شود .

 

آشنایی با هنر مرصع کاری

 

در بعضی مناطق برای چسباندن موقتی نگین بر روی زیور آلات مورد نظر ابتدا از کمی موم استفاده می کنند که هنگام کار با قلم یا سوهان نگین از جای خود حرکت نکند و کار راحت تر انجام گیرد و در آخر کار با مقداری حرارت ، موم ذوب می شود و می توان آن را با دستمال پاک کرد. ولی در مورد تمام سنگها نمی توان از این روش استفاده کرد زیرا حرارت رنگ بعضی از سنگها را عوض می کند.


هنرستان

 

 

آشنایی با هنر مفرغ

 

 

مِفرَغ یا برنز آلیاژی است از مس و قلع که با آن ابزارهای مختلف و مجسمه را تهیه می‌کنند. مفرغ قدیمی‌ترین آلیاژی است که انسان آن را تهیه کرده‌است، زیرا در معادن مس معمولاً ف مس به طور طبیعی با قلع به صورت یک آلیاژ طبیعی وجود دارد به همین دلیل معمولاً نخستین ابزارهای مصنوعی فی که در قدیم توسط بشر ساخته شده غالباً از مفرغ است.

 

عصر مفرغ
عصر مفرغ دومین قسمت از عصر فات است که پس از دوره مس قرار می‌گیرد. این تقسیم بندی به این جهت است که مصنوعات فی این دوره از زندگی بشر بیشتر ترکیبی از مس و قلع است بطوری که کاوشهای دیرین‌شناسی نشان داده ساکنان ایران از پنج هزار سال قبل از میلاد مسیح نیز آلیاژ مفرغ را می‌شناخته‌اند و از آن برای ساختن مصنوعات فی خود استفاده می‌کرده‌اند و مصنوعات مفرغی نیز که در سایر نقاط دنیا ضمن حفاری‌ها به دست آمده قدیمی تر از این تاریخ نیست.

 

بنابراین می‌توانیم شروع دوره مفرغ را از پنج هزار سال قبل از میلاد مسیح که شروع دوره آهن است بدانیم. همان طور که گفته شد مفرغ ترکیبی است از مس و قلع به رنگ‌های مختلف سرخ، سرخ کم رنگ و نارنجی، که زودتر از مس ذوب می‌شود و در مجسمه سازی و ساختن ادوات دیگر مورد استفاده قرار می‌گیرد.

 

نحوه ساخت مفرغ
مفرغ یک آلیاژ است. آلیاژ یعنی مخلوطی از چند ف. دو ف اصلی تشکیل دهندهٔ مفرغ، قلع و مس است.

 

 

آشنایی با هنر مفرغ

 

 

مفرغ در ایران
ایران دارای پیشینه بسیار طولانی در امر ذوب سنگ معدن و استخراج ف مس می‌باشد، آثار بدست آمده از تپه قبرستان دشت قزوین متعلق به نیمه دوم هزاره پنجم پیش از میلاد، تپه علی کش در دهلران، تپه سیلک، تل ابلیس در بخش مرکزی رشته کوههای کرمان و کاوشهای بمپور و شهداد گویای این مطلب است. ف کاران قدیمی به مرور در جهت بهره گیری از عناصر و ترکیب آنها، به ماده‌ای محکم تر از آلیاژ مس و قلع دست یافتند که اصطلاحاً مفرغ نامیده می‌شود. بدین ترتیب مفرغ بصورت یکی از برجسته‌ترین صنایع فلات ایران در آمد.

 

عصر مفرغ در ایران به سه دوره فرعی تقسیم می‌شود که عبارتند از:

عصر مفرغ قدیم از ۲۰۰۰ – ۳۰۰۰ پیش از میلاد
عصر مفرغ میانه از ۱۶۰۰ – ۲۰۰۰ پیش از میلاد
عصر مفرغ جدید از ۱۲۰۰ – ۱۶۰۰ پیش از میلاد

 

مفرغ لرستان، موزه بریتانیا
یکی از مناطق شاخص ایران در زمینه صنعت مفرغ، ناحیه لرستان است. لرستان در مرکز نوار غربی ایران و از مجموعه دره‌های تنگ و باریک و کوههای مرتفع تشکیل شده‌است. شواهد موجود اشاره به فکاری لرستان از هزاره چهارم پیش از میلاد دارد. مجموعه اشیای فی منسوب به لرستان از نیمه قرن گذشته توسط محققین و پژوهشگران مختلف بسیار مورد توجه قرار گرفته و زینت بخش اکثر موزه‌های بزرگ جهان می‌باشد. پژوهشگران، هنر مفرغ کاری لرستان را نتیجه کارهای ساده‌ای می‌دانند که بیان کننده چندین قرن انقلاب مادی ملتی کشاورز و جنگجو است. این هنر در هزاره چهارم قبل از میلاد به اوج خود رسید. اهمیت هنر مفرغ کاری لرستان، انتقال هنر و سنن اجدادی، انتقال مفاهیم و موضوعات مشترک مذهبی و بیان قانون مندی‌هایی است که برای همه اقوام سوارکار، جنگاور و کشاورز دنیای قدیم، به نحوی تحسین‌انگیز، دل‌نشین، پسندیده و ستودنی بوده‌است. اشیاء، وسایل و ابزار به جا مانده از هنرمندان خردمند زاگرس، بسیار و بی‌شمار است که از آنها می‌توان به جنگ‌افزارها شامل خنجر، شمشیر، گرز و. ساز و برگ سوارکاری، وسایل زینتی و انواع ظروف و وسایل پذیرایی مخصوص اشاره کرد.

 

معادن مس و قلع در ایران باستان
کوههای سهند نزدیک تبریز و حوالی قره داغ، دامنه‌های جنوبی زاگرس نزدیک استرآباد و شاهرود، انارک دراصفهان، رباط الک آباد در نزدیکی مشهد، لرستان و اطراف همدان و در حوالی دریای مازندران معادن سنگ قلع و مس فراوانی وجود داشته‌است. در ارتباط با ف وارداتی می‌توان به این مسئله استناد کرد که در اوایل هزاره دوم پیش از میلاد تجارت ف از آناتولی شرقی به آشور وجود داشته و ف بصورت غنائم جنگی به وسیله حکام آشوری منتقل می‌شده‌است.

 

 

آشنایی با هنر مفرغ

 

 

مفرغ در جهان
هزاران سال است که از مفرغ کالاهای گوناگون می‌سازند. مفرغ اگرچه فی بسیار سخت و کارکردن با آن دشوار است، اما گفته می‌شود که چینی‌ها و مصری‌ها یونانی‌ها ایرانی‌ها و رومی‌های قدیم آن را می‌شناختند و از آن برای ساخت لوازم گوناگون استفاده می‌کردند. در کورنوال انگلیس معدنهای زیادی وجود داشته که دارای ذخیره‌های عظیم قلع بوده‌است. بنابراین، قلعی از که از کورنوال به دست می‌آمده برای ساختن مفرغ در بخشهای دیگر اروپا استفاده می‌شده‌است. بیش از هزار سال قبل در کشورهای چین، کره و ژاپن هم مفرغ استفاده می‌شده‌است.

 

مفرغ در اروپا و آمریکا
مفرغ به سه صورت مورد استفاده قرار می‌گرفته‌است: برای ظرفهای کلیسا، برای نیازهای روزمره، و در کارهای مورد نیاز. استفاده از کاسه‌های مفرغی از قرون وسطی در کلیساهای انگلیس متداول شده‌است. در انگلیس ساختن بشقاب و فنجانهای مفرغی بسیار رایج بود. اما در همان زمان اشخاص ثروتمندتر از ظروف نقره‌ای استفاده می‌کردند و استفاده از ظروف مفرغی فقط مختص طبقهٔ متوسط بود.

 

در فرانسه، در قرن چهاردهم، از مفرغ برای ساختن ظرفهای نوشابه، بشقاب، نمکدان، و قابلمه‌های غذا استفاده می‌کردند. در قرن چهاردهم در آلمان کارخانه‌ای تأسیس شد که در آن محصولاتی از مفرغ می‌ساختند در همان زمان در بلژیک، هلند، سوئیس، روسیه و اسکاندیناوی نیز ظروف مفرغی ساخته می‌شد. در ایالات متحده از مفرغ، در دوره‌های اولیه کشف این قاره استفاده می‌شد و مقداری ظروف مفرغی مربوط به قرن هفدهم وجود دارد، اما تولید اساسی آن بین سالهای ۱۷۵۰ (میلادی) و ۱۸۵۰ (میلادی) انجام پذیرفت. در آن زمان از مفرغ برای تهیهٔ تمام ظروف آشپزخانه استفاده می‌شد.


هنرستان

 

صنایع دستی استان هرمزگان

 

استان هرمزگان با توجه به بافت سنتی، آداب و رسوم خاص و فرهنگی غنی و ریشه دار، از قدیم الایام بخش مهمی از انواع صنایع دستd را در خود جای داده و به همین جهت همواره در طول تاریخ مورد توجه محققان و تاریخ شناسان گوناگون قرار گرفته است. با در نظر گرفتن این مهم و در راستای اهداف برنامه سوم توسعه مدیریت صنایع دستی استان هرمزگان، برنامه ها و ت هایی را تعیین و اجرا نموده است.

 

هر چند که اجرای طرح های مصوب به همراه تنوع ارگان ها و سازمان هایی که به صورت موازی در امر صنایع دستی عمل می کنند اشکالات مهم و بعضا جبران ناپذیری را به همراه داشته است لیکن بحمدالله با تصویب تغییر شرکت سهامی صنایع دستی به سازمان صنایع دستی، یکپارچگی بیشتر و نتایج بس مفیدتری را در آینده شاهد خواهیم بود.

 

در هر صورت در برنامه پنج ساله سوم توسعه، این مدیریت اقدامات بسیاری را در بخش های مختلف آموزش، تحقیق و توسعه رشته های رو به زوال، توسعه مراکز آموزشی، توسعه رشته های آموزشی، اعطای مجوزهای لازم و تسهیلات و بسیاری اقدامات جدی و زیربنایی دیگر به انجام رسانیده است که به صورت مدون در گزارش پیوست مراتب طرح شده و دلایل عدم و عدم تحقق اهداف پیش بینی شده مورد بررسی قرار گرفته است.

صنایع دستی بومی
 در استان هرمزگان صنایع دستی بومی از جایگاهی ویژه در فرهنگ و سنت های مردم برخوردار می باشد. بعنوان مثال رودوزیهای سنتی که از جمله مهمترین رشته های صنایع دستی این منطقه است. جز لاینفک پوشش بومی ن و دختران منطقه می باشد و یا نوعی حصیر به نام «تک» در نواحی روستایی هم بعنوان زیرانداز و هم بعنوان بخشی از پوشش سقف خانه ها مورد استفاده قرار می گیرد.

 

نکته دیگر اینکه با درنظرداشتن موقعیت مرزی استان و رویارویی ساکنان مدرسه با فرهنگ های بیگانه، محفوظ ماندن این جایگاه و استفاده از صنایع دستی بویژه در پوشش خانم ها بسیار ارزشمند است و حاکی از توجه و عنایت مردم استان به اینگونه صنایع و حفظ نمادهای سنتی و بومی منطقه می باشد.

 

صنایع دستی استان هرمزگان

 

محصولات سفالی
 تولیدات سفالگران مینابی عمدتاً ظروف سفالی می باشد که از آن جمله اند: نوعی کوزه آب به نام «جهله» انواع گلدان، قلیان، سرقلیان، اسفندسوز در باز و قفسی «گشته سوز» این ظروف سفالی بیشتر توسط ساکنین نواحی روستایی مورد استفاده قرار می گیرد.


محصولات حصیری
 محصولات حصیری مشتمل بر سجاده حصیری، بادبزن، نوعی سبد حصیری گرد و دردار بلند جهت نگهداری البسه، نوعی زیرانداز به نام «تک» که در نواحی روستایی به منظور پوشاندن سقف خانه ها نیز مورد استفاده قرار می گیرد، درپوش کوزه، نوعی سینی گرد و بزرگ به نام «سپ»، «دمکش»، گلدان حصیری، ظرف میوه، ظرف نگهداری نان «کفه».


بافته های داری سنتی
 بافته های داری سنتی شامل قالی افشار، جاجیم، گبه، انواع گلیم، خورجین، نوعی روانداز با پرزهای بلند به نام «خرسک» که گاهی به عنوان زیرانداز مورد استفاده قرار می گیرد.


حصيربافی
از حصير بافی بايد به عنوان رايج ترين و معمول ترين صنعت دستی استان هرمزگان نام برد، چرا که ماده اوليه مورد نياز حصير بافی برگ درخت خرما بوده که به حد وفور در اختيار صنعتگران است و توليد انواع فرآورده های حصيری که کاملاً جنبه مصرفی دارد، روستاهای ميناب، يشاگرد، بندر لنگه و اطراف آن از مناطق مهم بافت حصير است که اکثر کار آن توسط ن و دختران منطقه صورت می گيرد. مواد اوليه مورد مصرف عبارت است از برگ درخت خرما(پيش مُغ) و ضايعات درخت خرما و گياهی به نام "مور. حصير بافان ميناب در روستاهای بهمنی، چلو، نصيرابی، محمودی و قاسم آباد ساکن هستند.


سفالگری
سفالگری در روستاهای حکمی، گوربند و شهوار از توابع شهرستان ميناب و روستاهای لشتگان از توابع بندر عباس رواج دارد.

 
گلابتون دوزی
زردوزی که در نقاط مختلف ايران به «کم دوزی»، «گلدوزی»، «برودری دوزی» و «کمان دوزی» شهرت دارد، در اکثر نقاط ايران رواج دارد و در استان هرمزگان بويژه شهرهای بندر لنگه، بندر عباس و ميناب رونق بسيار دارد. از گلابتون دوزی برای توليداتی نظير دمپايی، شلوار های نه، سر آستين، پيش سينه، دور يقه، لبه پرده، ديوارکوب، پشتی، ن، سجاده، جلد قرآن و تابلو استفاده می کنند.


خوس دوزی
اين هنر به کمک نوارهای نقره ای باريک و برروی پارچه توری ريز بافت تجلی يافته و گاه ستاره هايی فی برروی پارچه می نشانند، و ازآن برای تزئين مقنعه، دستار(چادر نه) استفاده  می شود. پارچه مصرفی معمولاً به رنگ های سياه، سفيد، سبز و زرشکی است که هر دو روی پارچه شکل يکسان دارند.


بادله دوزی

بادله دوزی يا "تلی بافی" عبارت است از بهم پيوستن چند نوع زری با يکديگر به صورتی که زری بزرگ دروسط و زری های کوچک در اطراف قرار می گيرند. بادله به شکل نوارهايی با پهنای 15 سانتيمتر توليد می شود که معمولاً برای لبه شلوارهای نه مورد استفاده قرار می گيرد.

 

صنایع دستی استان هرمزگان

 
سوزندوزی
نوع ديگر از رودوزی است که فقط در بخش "وشاگرد" و توسط ن و دختران روستايی به شيوه ن بلوچ انجام می گيرد و دليل آن نزديکی منطقه به استان سيستان و بلوچستان است.


قاليبافی
مناطق توليد قاليبافی در استان هرمزگان عبارتند از: بندرعباس, روستای درتوجان و بخش حاجی آباد. اغلب توليدکنندگان را عشاير اسکان يافته ايلهای افشاريه ورائينی تشکيل داده که به توليد و تهيه انواع قالی و قاليچه, رويه پشتی و چنته مشغول هستند. توليدکنندگان معمولاً پشم مورد نياز خود را از سيرجان خريداری کرده و خود به ريسيدن و رنگرزی آن اقدام می کنند. نوع گره رايج "گره فارسی" است و نقشه هايی که در بخش حاجی آباد و روستای "درتوجان" بافته می شود نقشه های افشاريه است که به نامهای بوته شاهی، ماه و ستاره ای، سه کله، خشتی، گنبدی، شکارگاه، بچه بغل، سماوری و . معروف هستند.


خرسک بافی
خرسک عبارت است از بافت نوعی فرش با پرزهای بلند و درشت بافت که بافت آن با رنگ های بسيار محدود انجام می شود. در بافت سنتی آن از رنگ طبيعی پشم استفاده می شده است. پرز, تار و پود کلفت آن از پشم است و از پود رو استفاده نمی شود. در قديم از آن به عنوان روانداز استفاده می کرده اند. امروزه از اين نوع بافت برای توليد پادری و کناره در اندازه های مختلف استفاده می کنند. نقوش خرسک معمولاً هندسی بوده و بافت آن در روستای "درتوجان" رواج دارد.


شيريکی پيچ
از ديگر توليدات استان هرمزگان شيريکی پيچ را می توان نام برد که مرکز توليد آن روستاهای بخش حاجی آباد بوده و دليل رونق آن همسايگی منطقه با استان كرمان است.


چادرشب بافی
چادرشب بافی يا "کاربافی" از ديگر صنايع دستی استان هرمزگان است که در روستاهای کليبی و سرريگان از توابع ميناب و روستاهای سيروئيه، احمديه و فارقان رواج دارد.


چنته بافی
چنته بافی در منطقه وشاگرد به وسيله دارهای زمينی و توسط ن انجام می شود. نقش ها اغلب به صورت هندسی و ذهنی بافت است. اطراف چنته را به وسيله صدف های دريايی و منگوله های رنگی تزئين می کنند. از چنته بيشتر برای تزئين کپرها استفاده می شود.

 

صنايع دستی دريايی
همه ساله به هنگام جزر و مد دريا, مقادير متنابهی از انوع صدف ها, حون ها و بقايای آبزيان خليج فارس در سواحل جزاير متعدد اين خليج (کيش، ابوموسی، لارک، قشم، هرمز و .)  می ريزد که توسط اهالی بومی جمع آوری شده و توسط افراد باذوق از آنها تابلو، مجسمه ها و اشياء گوناگونی توليد می شود. مواد اوليه مصرفی شامل پوسته حون ها، صدف ها، استخوان ماهی، گوش ماهی و مرجان است و برای اتصال قطعات انتخاب شده از چسب بی رنگ استفاده می کنند.       


هنرستان

هنر قلمزنی روی چرم


تاریخچه هنر قلمزنی روی چرم
مرور آثار، علائم، نوشته ها و کتیبه های دوران گذشته تاریخ ایران و نقوشی که در آثار باستانی دیده میشود نشان دهنده این است که ایرانیان قدیم از چرم برای کفش و افزارهای جنبی و لوازم دیگر استفاده می کردند. از ابتدای قرن چهارم تا قرن نهم و دهم فصل نوینی در هنر کتاب سازی گشوده شد و چند نوع جلد تزئینی ابداع گردید که اهم آنها جلدهای سوخت یا (سوخته) و معرق بوده است.

 

در زمانهای دور هنر نوشتن روی چرم وجود داشته است و شاید نتوان بطور دقیق قدمت این رشته را بیان کرد روزگاری که هنوز کاغذ در اختیار انسان نبوده افرادی بودند که مطالب را روی چرم می نگاشتند و به نسلهای بعد به یادگار می گذاشتند نمونه بارز آن آیات قرآنی است که در صدر اسلام جهت ماندگاری بیشتر بر روی چرم نوشته شده است لذا می توان گفت که هنر قلمزنی روی چرم یکی از قدیمیترین و جذابترین رشته از رشته های صنایع دستی بوده که متاسفانه به دلایلی به مرور زمان منسوخ و از بین رفته است

اهمیت تولیدات چرمی در بین صنایع دستی تا حدودی مربوط به ساختمان فیزیکی آن می باشد، زیرا چرم ماده ای است که در طی جریان دباغی می توان آن را مانند مخمل، نرم کرد و یا با حرارت شدید فرمهای گوناگون به آن داد.

مراحل آماده سازی چرم شامل خیساندن یا مرحله شستشو در حوضچه های مخصوص، مرحله مو زدایی یا آهک زنی، مرحله آهک زدایی ، مرحله لش زدایی ، تمیز کردن رخ پوست، مرحله آنزیم دادن، دباغی کردن، آبگیری، تراش، ورقه کردن، جور کردن و قلمزنی روی چرم می باشد.


چرم به دلیل قابلیت و خصوصیات آن با تکنیک های متعددی کار می شود از جمله:
1- قالب گیری
2- بافت و دوخت
3- حکاکی و قلمزنی روی چرم
4- نقاشی روی چرم
5- سوخت و معرق چوب
6- گلدوزی روی چرم
7- باتیک روی چرم

 

امروزه نیز معدود هنرمندان قلمزن روی چرم ضمن احیاء این رشته فاخر، تابلوهای نفیس و ارزشمندی تولید و در اختیار هنردوستان عزیز قرار می دهند کاربردهای این آثار به فراخور سلایق متنوع اشخاص متفاوت می باشد   ازجمله: اهدا به عنوان یادبود و کادو  در مناسبتهای گوناگون – استفاده برای تزئین داخلی منازل شخصی و ادارات – اهداء به عنوان جایزه و یادبود در سازمانهای خصوصی و ادارات دولتی و .

 

هنر قلمزنی روی چرم

 

- حکاکی روی چرم از نظر اصول کار و تکنیک، تشابه زیادی به قلمزنی روی ف دارد. این تکنیک شاید در خارج از کشور رواج بیشتری داشته باشد اما سابقه تاریخی آن بر روی جلدهای ایرانی هر چند با موتیف های محدودتر، کاملاً مشهود است. برجستگی ها و فرورفتگی های منقوش روی چرم به وسیله قلم های فولادی بر روی آن حک می شود.
- از ابتدای قرن چهارم تا قرن نهم و دهم فصل نوینی در هنر کتاب سازی گشوده شد و چند نوع جلد تزئینی ابداع گردید که اهم آنها جلدهای سوخت یا (سوخته) و معرق بوده است. در روش ساخت جلد سوخت نقوش گل و مرغ یا تصاویر حیوانات را با طلا و نقره می پوشانند و نقوش را بصورت برجسته با همان رنگ اصلی چرم بیرون می آورند

 

فرایند کار :
برای آشنائی علاقمندان محترم خلاصه ای از فرایندکار بشرح ذیل به عرض می رسد :
برای شروع کار ابتدا نمونه خط در اندازه مناسب طبق سلیقه یا به سفارش تهیه و بر حسب اندازه خط، چرم مناسب و با کیفیت اکثرا از نوع چرم گاوی (پادوش یا پیه دار) برش داده ، بعد از صافکاری و روغن دهی ، خط بر روی چرم منتقل نموده و با قلمهای مخصوص دور تا دور خط را با دست قلمزنی کرده ، پس از آن مرحله پرداخت و آرایش را انجام میدهیم ، در خاتمه با نوعی لاک مخصوص روی اثر را لاک زده بعد از قاب گیری خدمت هنردوستان گرامی عرضه می گردد.


هنرستان

آخرین جستجو ها

تیر موزیک | دانلود آهنگ جدید اینترنت سرا خرید و فروش انواع ضایعات اهن در تهران وبلاگ عالیجناب ام adobe world download and education برای تو انواع پارکت دانلود فایل های کمیاب تنور سنتی سیار آجر اصفهان | آجر سفال اصفهان